قبل از جلسه مذاکره ،مختصات عملکرد خود را ترسیم کنید
برای نمایش هندسی هر نقطه، دو خط عمود برهم را، که محور مختصات X(خُفت یا آبسیس) و محور مختصات Y( رُست) نامیده میشوند، رسم میکنند.
و از محل تقاطع این دو محور، که مبدأ مختصات نام دارد،موقعیت نقاط را نسبت به کل زمین و با توجه به یک مبداء یا نقطه صفر محاسبه می کنند.(تعریف محور مختصات)
برای داشتن عملکرد مناسب و درست در یک مذاکره حرفه ای باید محدوده ای مشخص شده داشته باشید تا با تعیین هر هدف بدانید در کدام سمت و به چه صورتی باید گام بردارید.یعنی همانند محور مختصات بدانید اگر در موقعیتی قرار گرفته اید فاصله شما از مبدا به چه اندازه است و باید در مسیر عمودی حرکت کنید یا مسیر افقی ، هدف شما میل به مثبت مثبت است یا در اینجا باید کمی منفی یا برگشت به عقب داشت این ها همه تفاسیری هستند که به شما به عنوان یک مذاکره کننده حرفه ای کمک خواهند کرد تا در تمامی گفتگو های و روابط خود آنرا مد نظر داشته و به صورت انتزاعی آن ها را در ذهن ترسیم کنید.
بعد از اینکه صفحه مختصات عملکرد و حوزه اهدافتان را مشخص کردید باید بدانید در آن صفحه چگونه هدف گذاری کنید.در ابتدا اهداف بلند مدت را در نظر بگیرید ، برای بلند مدت برنامه ریزی کنید ، آینده مذاکره خود را با شفافیت هرچه تمام تر ببینید و شروع به نقطه گذاری در صفحه مختصات خود کنید ، از ورای موانع و تنگناها ، نتایج را در کانون توجه قرار دهید.
بعد از هدف گذاری و تعیین نقاط ، باید فاصله هر هدف را با مرکز و یا نقطه صفر مذاکره بسنجید و برای خود تعیین کنید با چه ابزار و چه گفتمانی می توانید این فاصله را تا هدف تعیین شده طی کنید .
طراحی مسیر کوتاه و منطقی برای رسیدن به هر هدف جایگاه خاصی در یک مذاکره دارد.سعی کنید طراح مسیر های مطمئن و کوتاه باشید.از کودکی آموخته ایم “صراط مستقیم” کاملا درست و پذیرفته شده است اما انعطاف یک مذاکره کننده ایجاب می کند در طراحی مسیر های خود همیشه ترسیم کننده خطوط راست نباشد.
” تنها معدودی از افراد می توانند به ورای لحظه حال بیندیشند و آن را احساس کنند.”
آیا تاکنون به این اندیشیده ایدکه چرا در طول تاریخ بسیاری از جنگجویان ندانسته اند چه وقت از حمله دست بکشند ؟ پاسخ خیلی ساده است زیرا آنان هیچ آرمان یاطرح مشخصی را دنبال نمی کردند .به مجرد کسب پیروزی از حرص و طمع به تسخیر مناطق بیشتری روی می آوردند.حال آن که هیچ چیز مهم تر از حفظ قدرت نیست.
داشتن طرح و هدف قبلا از انجام هر کار و مذاکره ای و پیش بینی تمام جزییات به ما برای حرکت ایمن و سریع یاری خواهند کرد. اگر آدمی ، طر ح ها، برنامه ها و صفحه مختصات از پیش تعیین شده ای برای هر رابطه ای داشته باشد ، در هنگام اجرا آن طرح و ایده ها با سرعت هرچه تمام تر می تواند حرکت کند اما نکته ای که نباید فراموش کرد در این مسیر عاقبت اندیشی و در نظر گرفتن مقصد است.
دو قورباغه در کنار برکه ای زندگی می کردند. گرمای تابستان برکه را خشک کرد و آنها تصمیم گرفتند خانه دیگری پیدا کنند.در راه پیدا کردن جای جدید به چاهی رسیدند که آب زیادی داشت.یکی از قورباغه ها به دیگری گفت :«بیا بریم در همین چاه زندگی کنیم چون هم سرپناه خوبی است و هم غذای کافی در دسترسمان هست ».قورباغه دیگر که به عواقب کار فکر می کرد گفت: اگر پیش بینی تو درست از آب درنیامد ، آن وقت چگونه می تموانیم از آن چاه بیرون بیاییم؟ مادام که عواقب کاری را به دقت سبک و سنگین نکرده ایم از انجام آن امتناع کنیم.
در مسیر نقطه گذاری و هدف گذاری جلسه مذاکره باید این نکات را درنظر بگیریم که :
• اهداف کم اهمیت را رها کنیم
• تعداد بالای اهداف را حذف کنید
• هدف مهم را دنبال کنید
• داشتن هدف قابل دستیابی و منطبق با واقعیت های شرایط و توانایی طرفین
• داشتن اهداف زمان بندی شده
دیدگاهتان را بنویسید